فهم اقتصاد از دریچه نهادی

سعید نایب، استادیار دانشگاه

فهم اقتصاد از دریچه نهادی

سعید نایب، استادیار دانشگاه

فهم اقتصاد از دریچه نهادی

ده روز مهرگردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران ، فرصت شمار یارا

در این یادداشت تلاش می شود تا با استفاده از مفهوم بازی موضوع نهاد و ویژگی های آن تشریح گردد. استفاده از مفهوم بازی را می توان در آثار اقتصاد دان بزرگ نورث در اقتصاد و نیز در بین اندیشمندان حوزه های فکری دیگر ازجمله فلسفه نیز دنبال نمود.در این زمینه ابتدا با مثال بازی فوتبال این موضوع  بسط پیدا خواهد نمود.

برای دوستانی که سال های قبل از1994 را به خاطر دارند ، موضوع پاس رو به عقب در فوتبال موضوع آشنایی است. در قواعد بازی آن زمان فوتبال ، هر بازیکنی از هر جای زمین این امکان را داشت که به دروازبان تیم خود توپ را واگذار کرده و وی با استفاده از دستان توپ را مهار نماید.

این موجب آن شده بود که هر تیمی در شرایطی که یک گل  جلو می افتاد یا نیازی به برد نداشت ، با استفاده از این قانون ، بازی را کنترل کرده و وقت بازی  را بگیرد. نتیجه آنکه این امر موجب شده بود که بازی فوتبال آن طراوت لازم را نداشته باشد و برای تیم ها وتماشاگران کسل کننده باشد. تا زمانیکه  جمع بندی ذی نفعان بازی فوتبال آن شد که می بایست این قاعده تغییر یابد. اما تغییر این قاعده  نیازمند برخی ملاحظات بود:

1.      1-  دروازه بانان مهارت بازی با توپ را نداشتند و دادن زمان به آنها به جهت تمرین و یادگیری بازی با توپ ضرورت داشت.

2.      2-  با ممنوعیت پاس رو به عقب ، مدت زمان بیشتری توپ در جریان بوده ولازمه این امر توان بدنی بیشتر بازیکنان خواهد بود. به عبارت دیگر قاعده جدید می توانست موجب افزایش متوسط دویدن بازیکنان در یک بازی فوتبال گردد. بنابراین تیم های فوتبال زمانی نیاز داشتند تا برنامه های بدنسازی به این منظور داشته باشند.

3.      3-  با سرعت گرفت بازی فوتبال ، مربیان فوتبال می بایست از تاکتیک های مناسبی برخوردارباشند ، بنابراین بازنگری برنامه های تاکتیکی نیز ضرورت داشت. این امر نیز نیازمند  زمان و صرف هزینه بود.

4.      4-  قضاوت بازی فوتبال نیز در شرایط جدید نیازمند بازنگری بود. با سرعت گرفتن بازی فوتبال ، ما نیازمند داورانی جوان تر بودیم تا امکان دویدن همپای سایر بازیکنان را داشته باشند. از اینرو ، سن بازنشستگی داوران  نیز می بایست کاهش یابد.

5.       5- برنامه های مدیریت فوتبال ازجمله برنامه زمان بندی بازی ها و اصلاح وبهبود جنس  چمن ورزشگاه ها و... نیز نیازمند تغییر بود.

6.      6-  آموزش و جا انداختن این قاعده برای تماشاگران فوتبال نیز یکی از ضروریات این تغییر قاعده بازی بود.

بنابراین همانطوریکه ملاحظه می گردد ، تغییر یک قاعده نه چندان مهم در نسبت با سایر قواعد بازی فوتبال، به دلیل هماهنگی یک قاعده بازی با سایر نهادها ، مستلزم تغییر در بسیاری از قواعد بازی فوتبال بود که نیازمند صرف زمان وهزینه بدین منظور بوده است که فیفا نیز در یک بازه زمانی دو سه ساله مقدمات اجرایی شدن آن را فراهم نمود.

به تعبیر نورث نهادها همان قواعد بازی هستند که در حوزه بازی اقتصادی یک جامعه نقش بی بدیلی ایفا می کنند.در این زمینه توجه به چند نکته ضروری است:

1.     1-   همانطوریکه بازی فوتبال و اساساً هر بازی بدون قاعده ممکن نیست ، بازی اقتصاد نیز بدون قاعده ممکن نخواهد بود.

2.      2-  همانطوریکه بازیگران بازی فوتبال شامل بازیکنان ، مربیان ، مدیران فوتبالی ، تماشاگران و داوران به جهت منافع در بازی شرکت دارند ، بازیگران بازی اقتصاد شامل دولتمردان ، مصرف کنندگان ، تولیدکنندگان و... نیز به جهت منافع در این بازی شرکت می کنند.

3.       3- همانطوریکه هر قدر بازی فوتبال زیباتر باشد ، منافع بیشتری نصیب بازیگران آن خواهد شد(مقایسه درآمدهای لیگ برتر انگلستان با ایران) ، آنگاه هرقدر بازی اقتصاد زیباتر باشد ، منافع آنان نیز بیشتر خواهد بود( مقایسه شاخص های توسعه بین کشورهای درحال توسعه با توسعه یافته).

4.       4- علت زیبا بودن بازی فوتبال در انگلستان یکی آنکه بازیگران بازی  فوتبال بر قواعد بازی فوتبال مسلط ترند، این شامل داوران ، بازیکنان ، مدیران فوتبال و تماشاگران می باشد. علت دیگر ، کارآمدی خود قاعد بازی فوتبال است که دارای جذابیت می باشد ، از آنجاییکه در کشورهای با فوتبال ضعیف تر ، تقریبا همان قواعد بازی فوتبال رعایت می شود ، مقایسه این امر با آنها ممکن نیست ، ولی کافی است به استقبال از بازی فوتبال در مقایسه با سایر ورزشها توجه شود تا مشخص شود در بازی فوتبال وجود قواعدی خاص زمینه جذابیت بیشتر این بازی را در مقایسه با سایر بازی ها فراهم کرده است. در خصوص بازی اقتصادموضوع کارآمدی نهادها اولویت داشته، ضمن انکه در اینجا نهادها وقواعد بازی در بین جوامع با یکدیگر یکسان نمی باشد.اینکه مشخصات کارآمدی چیست، در یادداشتی دیگر بسط خواهم دارد.

5.     5-   همانطوریکه در بازی فوتبال ، یک قاعده بازی با سایر قواعد بازی هماهنگ و تطبیق پیدا کرده است ، در بازی اقتصاد نیز یک نهاد با سایر نهادهای دیگر هماهنگ شده و تغییر یک قاعده نیازمند تغییر دیگر قواعد خواهد بود. این ویژگی را نهادگرایان جدید بازدهی فزاینده ماتریس نهادی عنوان می کنند. در یادداشتی دیگر به این موضوع نیز پرداخته خواهد شد.

6.     6-   همانطوریکه در بازی فوتبال ، قواعد بازی رفتار بازیگران را محدود می کند(به عنوان مثال عدم استفاده از دست در بازی) ، در بازی اقتصاد نیز نهادها انتخاب بازیگران اقتصادی را محدود می کند، به عنوان مثال ، نهادها به شما خواهند گفت که در فعالیت های مولد سرمایه گذاری بکنید یا خیر؟.

7.      7-  همانطوریکه در بازی فوتبال قواعد بازی امکان پیش بینی رفتار سایر بازیگران را فراهم می سازد ، در بازی اقتصاد نیز نهادها امکان پیش بینی رفتار سایر بازیگران را فراهم می کند.

8.      8-  قواعد بازی فوتبال در طی زمان حدود 120 ساله از آغاز ، شکل گرفته اند. به عبارت دیگر ، اکثریت قواعد آن ، در دوره ای شکل گرفته اند که بازیگران فعلی در آن زمان نبوده یا نقش نداشته اند.در بهترین حالت ، به دلیل سختی تغییرات در قواعد بازی فوتبال ، در بخش بسیار محدودی مشارکت داشته اند. در بازی اقتصاد نیز ، ما در حال بازی با انبوهی از قواعد هستیم که در طول تاریخ-شاید بیش از هزار سال- شکل گرفته اند و ما در بخشی از آن حضور داشته یا می توانیم تاثیرگذار باشیم. بنابراین تغییر قواعد بازی اقتصاد بسیار دشوارتر از بازی فوتبال خواهد بود.

در یاداشت های بعدی تلاش خواهد شد تا زوایای دیگری از مفهوم نهاد بیان گردد.

سعید نایب

نظرات  (۱)

۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۲:۳۵ غلامرضا مندوزیی
سلام بر استاد فرهیخته و دانشمند.... مطلبتان عالیه ... مقایسه ای که انجام شده کاملاً گویا و کاربردی است. استفاده کردم . سپاس

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.